اغلب به این
سوالات فکر می کنم که چرا فمینیسم در ایران از طرف مبلغانش با مسائلی از جمله
"قانونی شدن سقط جنین"،"روابط آزاد"،"برهنگی از نوع گروه
فمن"معرفی میشه؟چرا حرکت گلشیفته فراهانی بلافاصله به حرکتی در راستای آزادی
زنان و فمینیسم تعبیر میشه؟چرا کسانی که ما به عنوان بلندگوهای فمینیسم در ایران
می شناسیم در مقابل هر نقدی به جریان حمایت از زنان ،کلمه"زن ستیزی" رو
اطلاق می کنن؟
از طرفی چرا
مخالفان جریان فمینیسم،اون رو توطئه غرب در راستای بیشتر به استثمار کشیدن زنان
تعریف می کنن؟چرا از همه ابعاد و گرایش ها و تلاش های این مکتب فکری حرفی زده
نمیشه؟چرا به سیاه نمایی صرف بسنده می کنند؟آیا این از تفکری نشات می گیره که
مقصود از غرب زدگی یا غرب آگاهی،رو رد هرچیزی که در غرب متولد شده،می دونه؟آیا
گمان می کنه نفی این جریان با بزرگ کردن و پررنگ کردن وجوهی که با فرهنگ
ایرانی-اسلامی ناسازگار هست و معرفی کردن این مکتب به عنوان یک مکتب ضد انسان،کار
مثبت و ثمربخشی هست؟
به نظرم هر کدام
از دو گروه،خواسته یا ناخواسته بخشی از واقعیت و حقیقت این مکتب فکری رو پنهان می
کنند تا ازش به عنوان مرکبی جهت رسیدن به مقصود مورد نظرشون بهره ببرند.این در
حالیه که هر دوداعیه دار پاسداشت حقیقت هستند،آیا با دروغ میشه از حقیقت دفاع
کرد؟!
نظریات فمینیست
ها گسترده ست اما وجوه مشترک این حرکت که مثل هر مکتب فکری با نقد دست و پنجه نرم
می کنه و از نقد در راستای تکامل خودش بهره می بره:"رفع تبعیض درباره زنان و
بیرون آوردن آنها از حاشیه زندگی به متن زندگی "ست.
گذشته از این
مقدمات؛قصد داشتم درباره "گروه فمن"مطلبی رو بنویسم.گروه فمن گروهی هست
که با عنوان فمینیست نو با برهنه کردن بالاتنه شون،مدعی بودند که در راستای حمایت
از حقوق زنان گام برمی دارند.حرکت آن ها با وجود انتقادهایی که از جریان های
فمینیسم داشت با استقبال گروه های دیگری از فمینست ها مواجه شد و حتی به سایر
کشورها از جمله کشورهای اسلامی هم راه پیدا کرد.در ایران نیز از این حرکت با عنوان
حرکتی در راستای حمایت از زنان حرف ها زده شد و توجیهاتی از سمت کسانی که خودشون
رو هوادار حقوق زنان می دانند،بیان شد.این قضیه بعضا تکرار شد و زنانی هم سو با
این جریان در ایران برهنه شدند،تصاویرشان در فضای مجازی منتشر و دست به دست شد.این
در حالی بود که گروهی از فمینیستها هم چنان با تردید به این گروه نگاه می کردند و
به نقد آن می پرداختند.اما در ایران چه طور؟متاسفانه ما بیشتر پیرو جریان ها هستیم
و گاهی حتی جلو هم می زنیم!بدون لحظه ای اندیشیدن،تحلیل کردن.چه طور ممکن است
مکتبی که از ملزومات فکری اش "دور شدن از جنسیتی شدن زن هست"به راهکار
برهنگی برسه؟!
در مستند
"اوکراین فاحشه خانه نیست"که توسط فیلمساز استرالیایی کیتی گرین،ساخته
شده به پشت پرده "گروه فمن"،اعضا و بنیان گذار اصلی این گروه که یک مرد
هست،پرداخته شده.در این مستند نشون داده میشه که مردی به نام ویکتور که نام خودش
رو هم"پدر فمینیست نو"گذاشته،این گروه رو تشکیل داده و تنها از زنان و
دختران زیبا عضوگیری می کنه.ویکتور در جلوی دوربین حاضر میشه و حرف های مردسالارانه
می زنه و این زنان به اصطلاح آزادی خواه رو!"احمق" و "ضعیف"
خطاب و با آنها با رفتاری خشن و توهین آمیز مثل یک برده رفتار می کنه.
متن مشروح این
خبر رو می تونید در این لینک ها بخونید:
اینجا
و اینجا(با فیلترشکن)،اینجا
در آخر معتقدم
اگر برای هدفی ارزش قائل هستیم بایستی براش وقت بگذاریم،مطالعه کنیم و پیرو کور
نباشیم و در عوض سعی کنیم جریان ساز باشیم،بردگی شکل های مختلفی داره،اصرار ما بر
ناآگاهی و دنباله رویی از هشتگ های اینستاگرامی،خواندن صرف چند وبلاگ و صفحات
مشخصی از یک روزنامه بدون تحلیل هم شکل تازه ای از بردگی هست.به نظرم این مهم ترین
چیزیه که میشه از کیتی گرین یاد گرفت.