پالادیوم

پالادیوم


من از رندی نخواهم کرد توبه
و لو آذیتنی بالهجر و الحجر

پیوندها

جدال سنت و مدرنیته

يكشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۰۹ ق.ظ



خب من اگر الان تهران بودم هرجایی جلساتش برگزار می شد،یک ساعت زودتر خودم رو می رسوندم،تا استفاده ببرم.شما اگر رفتید شرکت کردید بعدش لطفا بنویسید کلیات مباحث درباره چی بود:)


  • ۹۶/۰۵/۱۵
  • نویسنده ....

میلاد دخانچی

نظرات  (۸)

  • سِناتور تِد
  • میلاد دخانچی خیلی باحاله! فقط نمیدونستم دکتر هم هست.
    پاسخ:
    دانشجوی دکتراست
  • دُچــــ ــــار
  • دبیرستان شرف الدین جدیده؟! :)
    پاسخ:
    نمی دونم
  • جناب مستطاب سروش الدین سخن ور عیلامی
  • به نظرت فلسفه خوان های وطنی چه چیزی می گن که شما یا بنده نمی تونیم بخونیم یا بدونیم...تازه این ها تفاسیر و تحاریف خودشون رو می گن نه آن چیزی که شاید درک خودِ فلاسفه بوده...

    در کل من به شخصیت هایی که یهو مثل قارچ میان و میرن زیاد خوشبین نیستم.
    به قول مراد فرهاد پور که همیشه میگه ما فلسفه دان و فیلسوف و ...در ایران نداریم و در بهترین حالت ما یک مترجمیم و این بر می گرده به بی سوادی و کم کاری بچه های علوم انسانی و علوم سیاسی و جامعه شناسی و ....

    در مواجهه با ایجاد ارتباط بین سنت و مدرنیته ؛ اگر واقعا فکر کردید که می شه فوکو رو در ایران پیاده کرد کاملا و قطعا در گمراهی هستید.
    در ایران پیوند بین سنتِ دینی و ایرانی و آینده ی مدرن و تجدد تنها یک روش می تونست داشته باشه  آن هم روش سروش بود که به قول خودش می گفت روشنفکر دینی کسی است که بین دو قله گذشته و دین ؛؛؛؛ و آینده و مدرنیته دائم در رفت و آمد است و می خواهد پلی ایجاد کند....که این سروش رو هم با کار جالبی که داشت می کرد مورد اصابت تیر خلاص هم مذهبیون و هم سیاسیون و هم ایرانیین و هم ....قرار گرفت.

    در ایران مدرنیته با مجعولات امامی و پیر و پیغمبری جور در نمیاد و باید راه رو مشخص کرد یا منبع بشود علم با منطق و فلسفه ی غربی یا شبه علم ِ قال و من قال احادیث جناب مجلسی.

    من دانشمندان بسیاری می شناسم که می توانم هزاران بار بهتر از آقای دخانچی فلسفه ها را درس بدهند و شیرین تر بحث کنند اما مجالی ندارند و یا شاید یک جای ژن شان کد نشده :)

    پاسخ:
    من که نمی دونم قراره در مورد چه چیزی صحبت بکنند، و آیا می خوان از منظر فوکو به این مبحث بپردازند یا خیر،مطلع نیستم،پس قضاوتی هم ندارم.اما در مجموع مباحث ایشون برای من که علاقه مند هستم و در عین حال مطالعات چندانی نداشتم در این زمینه ها،پیش درآمد خوب و مفیدی بوده.از طرفی این اندازه عصبانیت و ناراحتی شما رو که پیش تر ها هم نسبت به ایشون روا داشتین،درک نمی کنم!آقای دخانچی انسان پرشور و خلاقی هستن و از این وجه که از هم نسلان ما هستن،صحبت هاشون برای من شنیدنی تره،و از منظر دغدغه مندیشون قابل احترام و اعتنا هستند.
    دخانچی پسر خوش ذوقی ست و انرژی و انگیزه اش هم ستودنی ست -البته نه فلسفه خوانده و نه در وطن خوانده و باید افزود که نه فوکو ربطی به سنت و مدرنیته و سروش و تز تفکر و ترجمه ی فرهادپور دارد!- اما تصور می کنم در برخورد با زیست جهان ایرانی قدری هیجان زده و بی دقت برخورد میکند. عمدتا تحت تاثیر مطالعات و نظریاتی ست که آن ها را کمابیش خوب مطالعه کرده، و این تاثیر گاه باعث ندیدن دقایقی سرنوشت ساز در تجربه ی زیسته ی ایرانی می شود. چندانکه پیشتر هم درباره ی جیوه گی اش نوشته بودم، فکر میکنم که عموما مسایل بنیادین مان را به خوبی تشخیص می دهد، اما در رابطه برقرار کردن با این مسایل، توفیق چندانی ندارد. تصور می کنم اگر بر عمق تجربه ی در-ایران-بودنش افزوده شود، بر نوسان و عدم تعادل میان آکادمیسین بودن و شومن بودن غلبه کند، می تواند نقطه ی امیدبخشی باشد.
    پاسخ:
    مطلبی که درمورد جیوگی نوشته بودید رو مطالعه کردم قابل تامل بود،به نظرم هنوز راه داره تا به قوام برسه
    کلاً از نشستن پای همچین مباحثی، چه باهاش موافق باشم و چه مخالف، لذت می‌برم؛ اگه می‌تونستم حتماً می‌رفتم اما خب حیف که...
    پاسخ:
    ویژگی خوبی دارین:)
  • جناب مستطاب سروش الدین سخن ور عیلامی
  • بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    @یوزف کا
    ارتباطات بین چیز هایی که گفتم کسی می فهمد که در باغ باشه نه شما!!!
    کسی هم شما رو مخاطب قرار نداد که تز بدید و بگی فوکو چه ربطی به سنت و مدرنیته داره.....**** جان کلا جان و اصل مطلب فوکو مخصوصا در ایران بحث سنت و مدرنیته هست.....

    کافی بزنی تو گوگل:فوکو+سنت+مدرنیته!
    https://www.google.com/search?q=%D9%81%D9%88%DA%A9%D9%88%2B%D8%B3%D9%86%D8%AA+%D9%88+%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86%DB%8C%D8%AA%D9%87&oq=%D9%81%D9%88%DA%A9%D9%88%2B%D8%B3%D9%86%D8%AA+%D9%88+%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86%DB%8C%D8%AA%D9%87&aqs=chrome..69i57.6917j0j7&sourceid=chrome&ie=UTF-8

    ادامه ی سخنپراکنی هات هم همه ش بازی با لغات بود.....





    ممنون میشم اگر تایید کنی
    اگر هم نمی کنی ؛ لطفا نظرات مرتبط به من رو پاک کن.
    گویا کامنتم به مذاق یکی از کامنت گذاران معلوم الحال خوش نیامده، تا جایی که حضرت شان قدم رنجه فرمودن و در کامنت خصوصی بلاگم، هر دری وری را که به دهن شان آمده، مرقوم فرمودند. پاسخ دری وری هایش بماند برای وقتی که جرات کرد کامنت عمومی در بلاگ خودم بگذارد. اما از آنجا که بخشی از آن دری وری ها، مربوط به نکته ای بود که نحو معترضه در کامنت پیشینم در اینجا نوشتم، خواستم مطلبی را روشن کرده باشم تا ایشان و دیگر دوستانی که از طریق گوگل کردن نام فوکو، «وارد باغ» می شوند، کمتر به زحمت بیفتند. 
    کویا شبهه ای پیش آمده بود که من گفته ام فوکو حرفی درباره ی سنت و مدرنیته یا انقلاب ایران نگفته ست. من البته فوکو را  از روی گوگل و ویکی پدیا و یا حتا ترجمه های فارسی نخواندم، اما مطالبی که من به انگلیسی و فرانسه از فوکو خواندم نیز، به مانند منابع «داخل باغ» چون گوگل و ویکی پدیا تصدیق می کنند که فوکو چیزهایی در رابطه با مدرنیته و به طور مشخص، روشنگری و نیز انقلاب ایران گفته است و کتاب ژآنت آفاری هم اگر کسی انگلیسی اش بهتر از «گوگل ترنسلیت» باشد، منبع مشهور -و البته قدیمی- در این رابطه ست که مطالعه اش می تواند به ارتقای سطح دوستان کمک کند. اما دوستان «مقیم باغ» ظاهرا توجه ندارند که هر سخن در زمینه یا به قول فرنگی ها context معنا می دهد و طبعا عبارت معترضه ی من هم نه درباره ی فوکو به طور کل، که درباره ی بحث های دخانچی و فوکو بود. چیزی که دخانچی از فوکو وام گرفته و روی آن مانوور میدهد، نه نظریات او درباره ی انقلاب ایران است، نه افکار فوکو درباب روشنگری و کانت و مدرنیته. دخانچی از مفهوم فوکویی حکمرانی -به فرانسه gouvernementalité - و تقابل آن با دولت -état- استفاده می کند تا بتواند سویه های حکومتی شده ی انقلاب 57 را به پرسش بکشد و افقی عقلانی تر برای دولت-ملت سازی -étatisation- در جمهوری اسلامی را به پیش بکشد. علی الاصول جملگی این مباحث، در حیطه ی فلسفه ی سیاسی و نظریه ی دولت مطرح هستند که بی ربط بودن آن ها به سروش و ترجمه-تفکر و پیر و پیغمبر و ... (!) برای اهل نظر روشن است، البته «اهالی گوگل مقیم در باغ» را نمی دانم. اما برای آن ها روشن هم نبود نبود، مهم باغ است و معرکه گیری و اوقات فراغت گذراندن. فقط امیدوارم رفقای باغ دوست، کمتر به طبیعت ضرر برسانند :)
    پاسخ:
    اگر به واسطه اینجا به شما جسارتی شده و مسبب رنجش شما شده،قلبا عذر می خوام از وضعیت پیش آمده
    ممنونم برای توضیحات
    خواهش می کنم، اختیار دارید شما.

    یک نکته ی کوچک: ظاهرا فرد «مجهول الهویه»ای با نام آیدی من و آدرس بلاگم، راه افتاده و در بلاگ های مردم، به ایجاد مزاحمت و درج کامنت های بی ربط مشغول شده. خواستم به این طریق به مخاطبان بلاگ شما اعلام کنم که مزاحم مذکور هیچ ربطی با نگارنده ی این سطور ندارد و سیستم هوشمند بیان و به ویژه درج آی پی و آواتار، امکان پی گیری مزاحمان کم هوشی از این دست را فراهم کرده ست. 
    اگر احیانا مزاحم مذکور به طور کاملا تصادفی گذرش به بلاگ شما افتاد، خواستم از این طریق اخطاری حواله اش کرده باشم که در صورت تکرار این غلط های اضافه، بی وقفه اقدامات مقتضی قضایی را به جریان خواهم انداخت. به هر حال هر چه نباشد، «یوزف کا» با آیین دادرسی و دادگاه و «محاکمه»، پیوندی ناگسستنی دارد و سرش برای این دست ماجراجویی ها درد می کند ;)

    با سپاس و احترام
    پاسخ:
    عجب!
    خواهش می کنم